ظهر دیدم این ماهی گلی جذابه یه حالیه !

حس کردم بس که مونده توی خونه دچار افسردگی آبزیان شده

همراه با میم، طی یه اقدام کاملا انتحاری شوتش کردیم در یک عدد تنگ ماهی

و با هم پریدیم درون حیاط

بعد از اون جایی که این حیاط ما یه پیشی های ورپریده ی بلا گرفته ای داره

ترسیدیم بیاد ماهی گلیمون رو یک عدد لقمه ی چپ کنه پیشی جز جیگر زده

این شد که من و میم کل بساطمون رو اوردیم توی حیاط

و در حالی که همچو بید مجنون، قشنگ بندری میرفتیم از سرما

کارهامون رو انجام میدادیم و حواسمون به ماهی گلی بود

که یهو یه کفتر کاکل به سر اومد نشست توی حیاط

توت فرنگی خطاب به میم: عه حاجی بگیرش تا نپریده

میم: بذار بپره ورپریده

و منهدم شدن من از خنده همان اصن!

شب هم من پای لپ تاپ بودم که یهو یه ماشین رد شد و یه آهنگ خفن هم داشت پلی میشد

من نفهمیدم چطوری خودم رو شوت کردم وسط اتاق و حالا برقص کی نرقص

میم هم یهو جو گیر شد، اومد منو به زور نشوند پای لپ تاپ

و افزود آروم باش بابا، فازت چیه خداییش 

اوضاع انقدررررر خوفناک طوره که من همراه با برادر ساسی عربده میکشم 

و میگم "وای چقدررررررر مستم من" و مثل این مشنگ ها با لپ تاپ کار میکنم

و حتی دیده شده که نشسته هم در حال رقصم

بی نهایت استرس دارم 

هر کی این پست رو میخونه لطفا واسم دعا کنه که همه چیز واسم خیلی خوب پیش بره

بخوابیم و لپ تاپ رو آف کنیم!

صبح باید زود بیدار شیم

شب به هپی

ماهی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تکیه گاه واژه ها پایگاه خبری ، تحلیلی و اطلاع رسانی جانا ورق و ایرانت هوپو دوستان